به گزارش «جیرفت من» آنچه در غزه رخ میدهد حکایت دور و درازیست که نه فقط پژمردن یک گل بلکه بیابان شدن جنگلها را مینمایاند.
آنچه در المعدانی رخ داد را هیچ حیوانی با حیوان دیگر نکرد و نخواهد کرد.
قصه اکنون مردم فلسطین مرگ عشق، محبت و انسانیت است.
آنان مرگِ جسم و تن را به چله کمان جان کشیدند تا آخرین نفس و آرش وار حدودِ بیحدود انسانیت را دوباره ترسیم کنند.
ما را چه شده است ؟؟!
عصر فضا است یا عزا؟
دیر وقتیست هیتلر مرده است
دیر وقتیست طاعون و وبا و کرونا رخت بر بسته اند
اما اکنون انسانیتِ ما خفته و دلهایمان مرده است نه یک سال بلکه نیم قرن !
حواسمان باشد چون که ذهنهای پلید پا را از انسانیت فراتر گذاشتهاند و دستهای ظالم از دادرسان بیشتر شدهاند.
روزگاری عشق تمنای یکی در وصال دیگری بود اما حالا عشق به وطن، شرافت، آزادی و عدالت خواست ماست.
شاید در المعدانی دهانهای کودکان بسیاری بسته شدند و همانجا مرگ تن آنان رقم خورد و پایان یافتند اما وجدان آنها، ما و انسانیت تا ابد فریاد خواهد کشید.
آنچه مرا بیش از مرگ تن فلسطینیان می ترساند مرگ انسانیت است در درون انسان ها
چرا که مرگ انسانیت مرگ انسان و آغاز حکومت حیوان و حیوانگیست و آغاز حکومت ظالم بر مظلوم
نگذاریم انسانیت در میان کوچه پس کوچه های غزه و در لابلای کتاب ها خاک بخورد.
بیایید دردهای یکدیگر را کم کنیم و پناه آهوهای بیپناه که در چنگال شیران ستمکار اسیر گشتهاند باشیم.
که خداوند پناه بی پناهان است…
درود بر غیرت و ایستادگی مردم مظلوم غزه در مقابل جنایات رژیم جانی و کودک کش اسرائیل
بقلم: نرجس مسلمی نیا
انتهای خبر/ فاریابی