چرا میگوییم پروژه انتقال آب هلیلرود به کرمان توجیه کارشناسی ندارد؟

به گزارش سایت جیرفت من: در موضوع انتقال آب هلیلرود به کرمان، آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد قبل از هر موردی، داشتن حقابه مردمان حوزه هلیلرود از این آب است که طبق اصل ۵۰ قانون اساسی و لزوم رعایت حقوق حقابهداران مصرح در قانون مدنی و قانون توزیع عادلانه آب، این حق قانونی آنان است و این حق هم قابل مذاکره نیست.
علاوه بر نادیده گرفتن حقابه مردمان حوزه هلیلرود توسط مجریان پروژه، موضوع دیگر عدم رعایت هیچ یک از بندهای مربوط به انتقالِ آبِ بین حوضهای که در سیاستهای ملیِ آب کشور آمده است، میباشد:
طبق معیارهای یونسکو، انتقالِ آب بینحوضهای با رعایت اثراتِ زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی و به طور کلی رعایت حقوق ذی نفعان (که در اینجا رعایت نشده است) با رعایت شروط زیر باید انجام شود:
۱- انتقالِ بینِ حوضهای صرفاً برای شرب است
۲- حوضۀ آبریزِ مقصدِ انتقالِ آب باید کلیۀ روشها و راهکارهای مدیریتِ تقاضای مصرف و مدیریتِ منابعِ آب و اعمالِ الگوی بهینۀ مصرفِ آب را انجام داده باشد
۳- ارزیابیِ اثراتِ زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی در هر دو حوضۀ مبدأ و مقصد موردِ توجه جدی قرار گیرد به ویژه حوضۀ مبدأ.
۴- حوضۀ آبریز مبدأ باید بتواند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از منافع حاصل از انتقالِ آب به مقصد بهرهمند شود.
حال کدام یک از این معیارها توسط مجریان پروژه انتقال آب هلیلرود رعایت شده است؟
آیا انتقال این آب صرفا برای شرب است؟ برای یافتن پاسخ به این سوال، شما را به مصاحبه مورخ ۱۲ آذر ۹۹ فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء در بازدید از این پروژه ارجاع میدهم که صراحتا در مصاحبه با شبکه استانی کرمان گفتند: سالانه ۵ میلیون متر مکعب از این آب به منظور تأمین مصارف آب معدن مس درآلو خواهد بود.
معیار دوم برای انتقال آب، ابتدا باید روشهای مدیریت تقاضای آب مورد بررسی قرار گیرد و درصورت عدم جوابدهی، راهحلهای مربوط به مدیریت عرضه آب مانند آب مجازی و مدیریت آب باران، احیا ساختارهای سنتی مدیریت مانند قناتها انجام شود، در نهایت اگر باز هم چالش آبی آن منطقه باقی ماند آنگاه به راهکار انتقال آب آن هم از یک مبدأ مناسبتر روی آورده میشود. (که این هم سالهاست در کشورهای دنیا منسوخ شده است.)
این در حالی است که بر اساس اطلاعات دقیق حدود ۳۵ درصد هدر رفت در شبکه آب کرمان وجود دارد.
از سوی دیگر، در بسیاری از کشورها بیش از ۱۵ مرتبه بازچرخانی آب انجام میشود، یکی از راههای جلوگیری از هدر رفت آّب در کرمان را میتوان بازیافت آن و به حداقل رساندن استفاده از آب پیشنهاد داد.
شرکت آب منطقهای کرمان بیاید گزارش بدهد تا قبل از روی آوردن به آخرین راهکار یعنی انتقال آب، کدام یک از راهکارهای مدیریت منابع آب و اعمال الگوی بهینه مصرف آب را در این استان انجام داده است؟
موضوع سوم، که اصلیترین مسأله مورد انتقاد دغدغمندان آب هلیلرود به کرمان است این است که اثرات زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی این موضوع بر حوضه مبدأ دیده نشده و هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.
منتقدان انتقال آب هلیلرود معتقدند که اجرای این پروژه تبعات جدی و بعضاً جبرانناپذیری در تمام حوزههای یادشده بر روی مناطق جنوب کرمان خواهد گذشت.
منطقهای که اقتصاد آن بیش از ۸۰ درصد وابسته به کشاورزی است و در پی خشکسالی های اخیر سطح چاههای آب در مناطقی از آن بعضا تا یکدوم و دو سوم افت کرده است، حال با این انتقال دیگر آبی برای کشاورزی این منطقه باقی نخواهد گذاشت.
اثرات زیست محیطی این پروژه از بر هم زدن اکوسیستم منطقه تا دریاچه خشکیده جازموریانی که به گفتهی رئیس سابق محیط زیست کشور منشأ ۲۵ درصد ریزگردهای کشور است و اگر این آب انتقال داده شود ریزگردها نفس نه فقط اهالی ۷ شهرستان جنوبی و ۴شهرستان شرقی استان، بلکه نفس همه شهروندان مرکز استان کرمان، و حتی استانهای همجوار سیستانوبلوچستان و هرمزگان را هم به تنگ خواهد آورد.
ندیدن تبعات اجتماعی و فرهنگی و امنیتی این پروژه مثل بیکاری گسترده، روی آوردن به مشاغل کاذب مثل قاچاق، گروگانگیری و…، خطر افتادن در دام گروههای وهابی و سلفی با توجه به همسایگی با مرزهای شرقی کشور، مهاجرت و حاشیهنشینی و… دهها تبعات دیگر که نه فقط دود آن به چشم حوزه مبدأ، بلکه به چشم خود حوزه مقصد هم خواهد رفت؛ چرا که وقتی کشاورزی بیش از ۷۰ درصد این مردم تعطیل شود، به ناچار باید حاشیهنشین شهرهای شمالی برخوردار از توسعه صنعتی شوند و آن وقت معضلات حاشیهنشینی و دهها آسیب اجتماعی هم برای آنان باقی خواهند گذاشت!
✍️نواب کمالی

انتهای پیام۱۰۰۱* http://jiroftman.ir/?p=4294